Monday, November 24, 2014

Man is that Night

«انسان همان شب است، همان نیستیِ خالی‌ای که در بساطتِ تقسیم ناشده‌اش همه چیز را دربرمی‌گیرد: غنای بازنمایی‌های بی‌شماری ‌از تصاویر، که دقیقاً هیچ یک به ذهن نمی‌آیند، تصاویری که مادامی که واقعاً حاضرند نیست اند. این همان شب، درونیت -یا- اندرونیِ طبیعت است که اینجا هست: منِ شخصیِ محض. در بازنمایی‌های شبحناک، شب در همه طرف حاضر است: اینجا سری خون‌آلود و آنجا سفیدروی جن‌زده‌ی دیگری ظهور می‌کند و ناگهان ناپدید می‌شوند. این همان شبی است که وقتی انسانی را چشم در چشم نگاه می‌کنیم می‌بینیم: در شبی فرومی‌رویم که وحشتناک است؛ این شبِ جهانی است که اینک 
خودش را بر ما حاضر می‌کند.»

-هگل